گردشگری جامعه محور به هیچ روی یک مفهوم نو و بدیع نیست. حتی شاید بتوان گفت این شیوه یکی از قدیمی ترین راه های توسعه گردشگری در دنیا است.
برای دهه ها این شیوه پایدار و سازنده توسعه گردشگری به دست فراموشی سپرده شده بود. قریب به 3 دهه است که تلاش های بسیاری در جهت احیای این شیوه هدایت و برنامه ریزی گردشگری از سر گرفته شده است. همگی این تلاش ها بر پایه این باور اساسی استوار است که این شیوه می تواند در نواحی روستایی و حاشیه ای بسیاری از مشکلات و معضلات اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی را حل نماید.
بهتر است در ابتدا به این پرسش پاسخ دهیم که گردشگری جامعه محور (Community-Based Tourism) چیست؟ و چگونه می تواند حلال مشکلات باشد؟
در یک تعریف بسیار ساده جامعه متشکل از مجموعه ای از افراد است که در یک واحد جغرافیایی زندگی می کنند و با یکدیگر اشتراکاتی نیز دارند. برای مثال از فرهنگ یا اقتصادی واحد برخوردارند یا بطور خیلی ساده در یک سرزمین و یک اکوسیستم ساکن هستند.
در گردشگری جامعه محور مقصود ما از جامعه گروهی از افراد هستند که به آن ها افراد بومی و محلی می گوییم. افرادی که کشاورز یا دام پرور هستند و بیشتر در نواحی حاشیه ای و به دور از شهرها زندگی می کنند. نواحی روستایی زیبا و بکری که از ظرفیت های گردشگری کافی برخوردارند. در حقیقت این جوامع در فرهنگ بومی یا محیط زیست پیرامون شان، خصیصه ای متمایز و برجسته دارند که صرف منابع مالی و انسانی را برای توسعه گردشگری توجیه پذیر می نماید.
چنین نواحی بیش از پیش مورد توجه گردشگرانی قرار گرفته است که برای فرار از روزمرگی های زندگی شهری، به این مناطق پناه می برند. همین بازار آماده، بسیاری از تورگردانان را بر آن داشت تا بی رحمانه و بدون توجه به میزان آمادگی این جوامع برای پذیرایی از گردشگران، سیل مهمانان ناخوانده را روانه این نواحی سازند. در حالی که در حاشیه بودن، این نواحی را به شدت آسیب پذیر کرده بود. محیط زیست، فرهنگ جامعه بومی و اقتصاد محلی، هر سه تاوان توسعه انبوه گردشگری را پرداختند.
تخریب اکوسیستم نواحی روستایی، کالایی شدن فرهنگ بومی و نشت اقتصادی تنها بخشی از مشکلات پیش آمده هستند. برنامه ریزی و مدیریت پایدار گردشگری با یک بازنگری کلی در روند توسعه این صنعت در این نواحی، گردشگری جامعه محور را به عنوان راه حلی جهت جبران خسارت های وارد آمده پیشنهاد کرد. برای گردشگران و جامعه محلی گردشگری جامعه محور به مثابه یک معامله دو سر برد است.
از یک سو گردشگران بخت آن را می یابند تا تجربه ای منحصر به فرد و با کیفیت درباره فرهنگ و آداب و سنن جامعه محلی کسب نمایند، در فعالیت های فرهنگی شرکت کنند و از طبیعتی بکر و زیبا بهره مند گردند.
از سوی دیگر جامعه بومی منبع درآمدی تازه می یابد، از رفاه و معیشت بهتر بهره مند می گردد و برای حفاظت از میراث طبیعی و فرهنگی خود انگیزه های قوی مادی و معنوی پیدا می کند. گردشگری جامعه محور به عنوان گونه دیگر از گردشگری پایدار دقیقا به دنبال محقق شدن چنین اهدافی است. این شیوه توسعه بر آن است تا منابع را به گونه ای به مصرف برساند که بقای بلندمدت صنعت گردشگری را تضمین نماید.
گردشگری جامعه محور به دنبال تنوع بخشی به اقتصاد محلی است. در حقیقت این نوع گردشگری قصد ندارد تا همه افراد جامعه بومی را تشویق نماید، بطور تمام وقت به کسب و کارهای حوزه گردشگری بپردازند. بلکه این افراد باید مشاغل سنتی خود را حفظ نمایند و به گردشگری به عنوان منبع درآمدی مکمل و البته فصلی جهت بهبود اوضاع اقتصادی و رفاهی خویش بنگرند و با منتفع شدن از جریان توسعه گردشگری خود را متعهد به حفظ سرمایه و ایجاد ارزش افزوده از آن بدانند.
از این منظر گردشگری جامعه محور بسیار بیش از گردشگری انبوه کارا و اثربخش است. این گونه از گردشگری عادلانه، شفاف و از نظر اقتصادی به صرفه است. جامعه بومی نیروی انسانی و انرژی بسیاری برای توسعه آن هزینه می کند.
منابعی که در نواحی روستایی هزینه فرصت بسیاری دارند. اما هر اندازه که اقتصاد بومی شکوفاتر می گردد جوامع بومی نیز از منظر سیاسی و اجتماعی در موقعیت بهتری قرار خواهند گرفت، مشکلات شان دیده و شنیده خواهد شد و فرصت بیشتری می یابند تا امکانات رفاهی اولیه را برای خود و فرزندانشان تامین نمایند.
از زمانی که اهمیت این شیوه پایدار از توسعه گردشگری به ویژه در نواحی روستایی دورافتاده مورد توجه قرار گرفته است، نهادهای غیردولتی و غیرانتفاعی بسیاری پروژه های گوناگونی در قالب توسعه گردشگری جامعه محور در نواحی روستایی به انجام رسانده اند. این پروژه ها شامل ارائه خدماتی نظیر اقامت، پخت غذاهای محلی، اکوتوریسم و فعالیت های فرهنگی می باشند. پروژه هایی که اغلب ادعا می شود که علمی هستند و می توانند اهداف گردشگری جامعه محور را محقق سازند. اما تعداد کمی از آن ها پس از به اتمام رسانیدن پروژه های خود اقدام به انجام ارزیابی های علمی نموده اند. یا شاید حداقل بتوان گفت تعداد کمی نتایج ارزیابی ها را منتشر نموده اند. از این جهت نمی توان خیلی مطمئن بود که آیا واقعا تمامی آن پیامدهای مثبت که برای گردشگری جامعه محور برشمردیم در عمل نیز پیاده شده است یا خیر.
متاسفانه ادبیات موجود در حوزه گردشگری جامعه محور، در این بخش با کمبودی اساسی مواجه است. شکاف اطلاعاتی که این سوال را به ذهن می آورد که عدم انتشار نتایج ناشی از سهل انگاری است یا این پروژه ها در عمل چندان موفق نبوده اند؟
بدیهی است که گردشگری جامعه محور نیز همچون انواع دیگر گردشگری برای موفقیت نیاز به برنامه ریزی، با آگاهی از دانش علمی و تجربی موجود در این حوزه دارد. دانشی که ضامن تمام وعده هایی است که این گونه از گردشگری درباره بهبود وضع اقتصادی و حفاظت از منابع تاریخی و طبیعی به ما داده است.
منبع: دنیای سفر